عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

سوم تیر، حماسه ای که ده ساله شد/ توصیه مهم رهبر انقلاب در سال ۸۴ به احمدی نژاد چه بود؟

اگر چه در میانه ی مسیر پرچمدار گفتمان سوم تیر با تغییر جهت و دگردیسی در رفتار و مواضع خود نسبت به اصل این گفتمان بسیاری از نیروهای انقلابی را مکدر ساخت اما گذر زمان و حواشی بوجود آمده هیچ گاه باعث نخواهد شد تا یاد و خاطره آن روز فراموش ناشدنی و گفتمان اصیل انقلابی خدشه دار شود؛ غفلت از علل محرک آن رویداد بزرگ و تحریف در روایت آن کوششی است که همواره توسط اشرافیت ضد مردمسالاری در سال‌های پس از آن صورت گرفته است.

گروه سیاسی- رجانیوز: تعبیر"سوم تیر" چند سالی است که وارد عرصه ادبیات سیاسی کشور شده و مانند دیگر ایام سال، صرفاً یادآور یکی از روزهای تقویم نیست. اما کندوکاوی جهت چرایی این اتفاق، اذهان ملت را به ۹سال قبل ارجاع خواهد داد؛ روزهایی  که ۲ گفتمان از ۲ جنس کاملاً متفاوت با یکدیگر به رقابت پرداختند و در نهایت خواست مردم انتخاب محمود احمدی نژاد بود.

 

به گزارش رجانیوز، در علل و ریشه یابی این اتفاق بزرگ تاکنون تحلیل ها و نوشته های متعددی منتشر شده اما فصل مشترک همه آنها را باید در توجه ویژه احمدی نژاد به شعارها و گفتمان انقلاب اسلامی در سال ۸۴ جستجو کرد. به عبارت دیگر، در شرایطی که برخی کاندیداهای انتخابات نهم ریاست جمهوری در تلاش بودند تا با شعارهای متضاد با گفتمان انقلاب اسلامی و یا شعارهای دوگانه، آرای اکثریت ملت را جذب کنند، محمود احمدی نژاد با ارائه نزدیک ترین شعارهای به گفتمان انقلابی اسلامی توانست پیروز رقابتی باشد که در آن چهره های نام آشنا و رقبای سرسختی همچون اکبر هاشمی، محمد باقر قالیباف، علی لاریجانی، مهدی کروبی و ... حضور داشتند.
 
 
 
 
این مساله باعث شد تا پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نه تنها پیروزی «یک فرد»، بلکه به معنای پیروزی «یک گفتمان» در ایران بعد از انقلاب تعبیر شود چرا که آرای مردمی که در آن برهه شهردار تهران را به عنوان رییس جمهور جدید کشور انتخاب کردند پیش از آنکه در تایید یک فرد باشد، به منزله تایید شعارها و مواضع فرد پیروز در انتخابات محسوب می شد، از این رو دولت نهم نیز در عمل توانست با ارائه کارنامه قابل قبولی در عرصه های مختلف، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نیز مجددا رای اکثریت مردم را کسب کند.
 
این مساله آنجایی بیشتر اهمیت خود را نشان می داد که گفتمان «سوم تیر» چه در سال ۸۴ و چه در سال ۸۸ در تقابل مستقیم با جریان های التقاطی و لیبرالی مدعی خط امام توانست اعتماد اکثریت مردم را به خود جلب کند و بر بسیاری از گزاره های تحلیلی روشنفکران از قبیل اینکه دوره انقلاب و انقلابی گری تمام شده است و اکثریت مردم دیگر با چنین رویکردهایی همسو نیستند، خط بطلان کشید.
 
اما تغییر جهت گیری های کلان محمود احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری خود بویژه در دو سال پایانی آن نه تنها منجر به ریزش طیف گسترده ای از آرای وی در میان توده های مردم گشت، بلکه فرصت برای سیاست بازان جهت پیوند زدن اشتباهات دولت دهم با اصل گفتمان سوم تیر را فراهم ساخت تا ضمن احیای خود در عرصه سیاسی کشور، به انتقام گیری از توده های مردمی بپردازند که روزگاری با رای به احمدی نژاد، گفتمان انقلاب را بر دیگر گفتمان های رقیب در انتخابات ترجیح داده بودند.
 
به عبارت دیگر، گفتمان سوم تیر که اجزای آن را «عدالتخواهی»، «ولایت پذیری»، «ساده زیستی»، «اشرافیت ستیزی»، «کارآمدی»، «توجه به مستضعفین»، «استکبارستیزی» و ... تشکیل می داد در سالهای آخر دولت دهم کاملا محجور مانده و در حاشیه قرار گرفت و در مقابل بسیاری از نقاط برجسته گفتمان های رقیب  از جمله «پرداختن به حواشی»، «مواضع غیر انقلابی»، «تقابل با دلسوزان انقلاب» و ... آنچنان در دولت دهم برجسته شد که حتی بارها و بارها تحسین دشمنان انقلاب را نیز برانگیخت.
 
در بیان آسیب شناسی این معضل می توان از ابعاد مختلفی به این تغییر و تحولات دولت های نهم و دهم نگاه کرد اما شاید دقیق ترین تحلیل در بیان چرایی این تغییرات و دگردیسی های دولت نهم و دهم همانی باشد که رهبر معظم انقلاب در شهریورماه ۱۳۸۴ در جمع اعضای هیئت دولت بیان داشتند: «نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثنای راه به موانعی برخورد می‌کند؛ سایش پیدا می‌کند؛ کمرنگ و ضعیف می‌شود و احیاناً یک جاذبه‌ی قویِ معارضی دل را - که جایگاه نیت، دل است - به سوی خودش جذب می‌کند؛ یک وقت نگاه می‌کنید، می‌بینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض می‌شود. استقامت کردن اساس کار است؛ والّا یک وزنه‌ی سنگین را آدم ضعیفی مثل بنده هم ممکن است بردارد و یک لحظه سرِ دست بلند کند؛ لیکن نمی‌تواند نگه دارد؛ آن را می‌اندازد. قوی و کننده‌ی کار، کسی است که بتواند این وزنه‌ی سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد...»
 
در مجموع می توان گفت اگر چه در میانه ی مسیر پرچمدار گفتمان سوم تیر با تغییر جهت و دگردیسی در رفتار و مواضع خود نسبت به اصل این گفتمان بسیاری از نیروهای انقلابی را مکدر ساخت اما گذر زمان و حواشی بوجود آمده هیچ گاه باعث نخواهد شد تا یاد و خاطره آن روز فراموش ناشدنی و گفتمان اصیل انقلابی خدشه دار شود؛ تجربه هشت ساله پس از سوم تیر ۸۴ هر چه که باشد، نمی‌تواند خدشه‌ای به اصالت تئوریک و پراتیک آن حادثه وارد نماید؛ و غفلت از علل محرک آن رویداد بزرگ و تحریف در روایت آن کوششی است که همواره توسط اشرافیت ضد مردمسالاری در سال‌های پس از آن صورت گرفته است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد