عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

هفت سین اعتماد ملی!

  هفت سین اعتماد ملی!

 

 

کیهان / عبدالرضا داوری: ویژه نامه نوروزی مطبوعات که معمولاً با بهره گیری از تمامی بضاعت تحریری و فنی یک روزنامه منتشر می شود فرصت مناسبی برای ارزیابی هویت و خط فکری آنهاست. از میان روزنامه هایی که در پایان سال 1386 اقدام به انتشار ویژه نامه نوروزی کرده بودند ویژه نامه روزنامه اعتماد ملی شگفت انگیز بود! چرا که این روزنامه خود را سخنگو و ارگان حزب اعتماد ملی- به عنوان جریانی که با افراطیون مدعی اصلاحات مرزبندی جدی دارد- می داند ولی ویژه نامه نوروز 87 آن در همراهی با دشمنان بیرونی و بی حرمتی به ارزش های انقلابی گوی سبقت را از افراطیون ربوده است.

ادامه مطلب :

در این یادداشت بنا داریم سفره هفت سین نوروزی روزنامه اعتماد ملی را بگشاییم تا روشن شود که هشدارهای پیاپی نشریات اصولگرا در خصوص ردپای دشمن در تحریریه روزنامه های دوم خردادی بدون مبنا نبوده و می توان ویژه نامه نوروز 87 اعتماد ملی را به عنوان یکی از بارزترین اسناد در اثبات این وابستگی تلقی کرد.

سین اول- سازشکاری و سلطه پذیری:

 

در ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی مقاله ای تحت عنوان «خاورمیانه؛ کانون بحران، توهم سلطه» به قلم فردی به نام «حسن رنجبر» منتشر شده که در آن جمهوری اسلامی به تلاش برای تسلط بر خاورمیانه متهم شده! و آمده است: «برخی از بی تجربه های عرصه سیاست در ایران برتری قدرت نظامی ایران را به رخ دیگران می کشند... و خواهان واگذاری خاورمیانه به ایران هستند!» این روزنامه سپس با تئوریزه کردن سازشکاری و سلطه پذیری چنین نوشت: «در این فضای پیچیده و بحرانی بر سیاستگذاران ما فرض است که با... کنار گذاشتن توهم در قدرت خویش(!) و ضعف حریف منافع ملی کشور را مدنظر قرار داده و براساس آن سیاستگزاری نمایند. ایران باید بداند که بحران های موجود در منطقه... زمان مناسبی است برای تعامل و ورود سازنده به جامعه جهانی و نظام بین الملل(!) و حل منصفانه مشکلات با غرب و قدرت های بزرگ(!). باید توجه داشت پیشرفت عمومی جمهوری اسلامی بدون هماهنگی با قدرت های بزرگ امکان پذیر نیست(!) ایران برای پیشرفت باید مشکلات خود را با غرب حل کند(!).»

 

سین دوم- ستایش غرب:

 

در ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی مقاله ای تحت عنوان «آن روی دیگر سکه» به قلم فردی به نام «روح الله حسینی» منتشر شده است. این مقاله در شرایطی که زنان و دختران مسلمان در فرانسه از حق حجاب محرومند و رئیس جمهور فرانسه نیز مکرراً مواضعی افراطی و همسو با آمریکا علیه ملت ایران اتخاذ می کند به نحوی بی سابقه شیفتگی خود را نسبت به غرب عیان کرده و زبان به ستایش از دمکراسی پاریسی(!) و رفتارهای مدنی فرانسویان گشوده و ضمن حمایت از شکل گیری یک فرهنگ التقاطی(!) نوشته است: «ساختار فرهنگی و سیاسی ]فرانسه[ ظرفیت و بستر شکل گیری فرهنگی التقاطی را فراهم می نماید تا در آن ملیت ها ورنگ های گوناگون فرصت آمیختن و آموختن را بیابند(!). این مهم بی شک محصول قرن ها تمرین و ورزیدگی در تعریف و بسط مبانی اخلاق انسانی است... این یادداشت کوتاه ادای دینی به رفتار صواب مدنی ]فرانسویان[ است. نگارنده این سطور براین باور است که فرانسه همچنان در عرصه دمکراسی جلودار دیگر کشورهاست... رفتار مدنی ]پلیس فرانسه[ من را مجذوب و مبهوت خود کرد یک لحظه رفتار شخصی و جمعی خودمان را... به یاد آوردم آه از نهادم برآمد و فهمیدم تا کجا از خود بیگانه ایم(!)»

 

سین سوم- سران گروهک نهضت آزادی

 

ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی فصل مشبعی را در ترویج دیدگاه های سران گروهک نهضت آزادی و وابستگان به جریان موسوم به ملی- مذهبی گشوده و صفحاتش را به قلم ابراهیم یزدی، غلامعباس توسلی، تقی رحمانی و... سپرده است و سران گروهک نهضت آزادی نیز در یادداشت های خود برای حمله به نظام جمهوری اسلامی سنگ تمام گذاشتند! ابراهیم یزدی در یادداشتی تحت عنوان «ارزیابی انقلاب» با مقایسه رفتار مسئولان جمهوری اسلامی با محمدرضا پهلوی(!) چنین نوشت: «آیا اینک ملت ما از این نوع آزادی ها برخوردار است؟ آیا آن طور که رئیس جمهور کشورمان ادعا می کند، ایران آزادترین کشور در دنیا است؟... تاریخ از این نوع ادعاها فراوان ثبت کرده است. محمدرضا شاه که خشونت ساواک او شهره آفاق بود همین ادعاها را داشت(!)... اکنون هیچ عقیده غیرموافق با رأی و نظر حاکمان و هیچ قرائتی از دین، جز قرائت رسمی تحمل نمی شود و گویندگان آن با حبس و محرومیت و شکنجه(!) روبرو می شوند. در آستانه سی امین سالگرد انقلاب نه آزادی به معنای رهایی از قانون گریزی تحقق پیدا کرده است و نه آزادی به معنای حق بیان، قلم و...(!).»

 

ابراهیم یزدی که فراموش کرده در صورت عدم تحقق آزادی بیان چگونه وی می تواند در یک روزنامه کثیرالانتشار اینچنین به نظام جمهوری اسلامی هجوم آورده و دروغ بافی کند، در ادامه برگزارکنندگان انتخابات را به بی تأثیر کردن رأی مردم(!) متهم کرده و می نویسد: «دگرگونی در عملکرد برخی نهادها به نقطه ای رسیده است که رأی مردم و انتخابات و در نتیجه رکن جمهوریت از معنا و مفهوم تهی شده است(!).»

 

البته ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی در زیر سؤال بردن «انتخابات» و جمهوریت نظام تنها به انتشار نظرات دبیرکل گروهک نهضت آزادی بسنده نکرد و با انتشار یادداشتی از هادی خانیکی، عضو شورای مرکزی حزب افراطی مشارکت، چنین نوشت: «درسی سالگی انقلاب اسلامی، بزرگترین دغدغه را کم رنگ شدن وجه جمهوریت نظام سیاسی در ایران می دانم(!).»

 

سین چهارم- سیاه نمایی

 

سیاه نمایی اوضاع کشور آنچنان در ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد ملی فراگیراست که هرکس نداند تصور می کند جمهوری اسلامی ایران در حال سقوط آزاد است! این سیاه نمایی رسانه ای آنقدر مشهود است که تنها به ذکر برخی عبارات اکتفا میکنیم. به این عبارت ها دقت کنید:

 

«آن همه دستاوردهای گرانبها که بر صدر آنها «پرچم استقلال ایران» در اهتزاز است، دانسته و نادانسته در معرض خطر قرار گرفته است(!)»

 

«آیا مردمی که کاسه صبرشان لبریز شده است آگاهانه و قاطعانه به دفاع از کیان اسلام و ایران برمی خیزند؟ مردمی که در انتخابات نمایندگان خود آزادی ندارند(!)، مردمی که نمایندگانشان مطرود قدرت و قدرت به دستان حکومتی هستند(!)، آیا این مردم که «جمهوریت» را از دست داده اند دغدغه از دست دادن «استقلال» را به دل راه نمی دهند؟»

 

«آرمان های بیان شده در ماه های پیش از انقلاب و صدر انقلاب فراموش گردید.»
«در جامعه ما روند اضمحلال و مرگ فرهنگ از مدت ها پیش آغاز شده است. با اضمحلال فرهنگ، جامعه به چیزی شبیه جنگل تبدیل خواهد شد که در آن هیچ مجالی برای ظهور ارزش های انسانی باقی نخواهد ماند.»

 

«سرعت رشد جهت گیری سکولاریستی در دوران پس از انقلاب به مراتب بیشتر از دوران رضاخان و فرزندش بوده است(!)»

 

«الان در شرایط فعلی به نظرم کسی که امیدوار باشد یک چیزی اش می شود(!)» «اگر سال آینده آمریکا به ایران حمله کرد چه؟ حالا شما هی بگویید برنامه برای سال آینده(!). چه برنامه ای؟ چه کشکی؟(!)»

 

«آینده را در کشور ما همیشه یک گروه خاص ساخته اند. چه طور ممکن است برایش برنامه بریزیم یا به آن امید داشته باشیم؟»

 

«مردم دارند با بدبختی ها و گاه شادی های حقیر و ناپایدار خود زندگی می کنند. یا از صبح زود دنبال لقمه نانی هستند که سخت تر از همیشه به دست می آید.»
«ما با پررویی هرچه تمام تر به روی خودمان نمی آوریم که داریم با جسد بی جان جامعه زندگی می کنیم و پز زندگی می دهیم.»

 

سین پنجم- سبک زندگی کاباره ای

 

ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی در اقدام عجیب دیگری به ترویج نمادهای سبک زندگی کاباره ای می پردازد. اعتماد ملی در بزرگداشت «ویگن» مبتذل خوان لوس آنجلسی به همراه چاپ تصویری از وی نوشت: «ویگن آوازه خوانی که هر ترانه اش نشانه ای از زیبایی شناسی و هستی شناختی درستش از جامعه پیرامونش داشت(!)... کسی که شوریدگی اش در ترانه به عنوان تندیس بزرگ و مقدس موسیقی پاپ ایران است(!).» اعتماد ملی سپس به یکی از سوابق درخشان(!) مبارزاتی «ویگن» با رژیم پهلوی اشاره کرده و نوشت: «ویگن به همراه فرانک میرقهاری شبی در متل قو مشغول شام خوردن بوده اند که شاهپور غلامرضا که به شدت مست بوده به سمت میز آنها می رود و به فرانک می گوید: چه دختر خوشگلی! بعد از این حرف درگیری فیزیکی میان ویگن و شاهپور غلامرضا سرمی گیرد(!!) روزنامه اعتماد ملی سپس با انتشار یادداشتی به قلم آیدین آغداشلو خاطرات وی را از مشروب خوری در «کافه نادری» نقل کرده و نوشت: «اغلب شب ها می رفتم به کافه نادری تا دوستانم را ببینم و قهوه بخورم- و فقط قهوه بخورم نه چیز دیگر! که به همین خاطر بیشتر رفقا سر به سرم می گذاشتند و می خندیدند- همه نوع آدمی به کافه نادری می آمد. اما بیشترین مشتری ها، روشنفکرها و هنرمندانی بودند که مرتب به پاتوقشان سرمی زدند و در آنجا به چای و قهوه و یکی دو پیک ]مشروب[ اکتفا می کردند!»

 

سین ششم- سابقه مثبت برای جنایتکاران!

 

ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی سپس پا را فراتر نهاده و شکنجه گران ساواک را هم تطهیر نموده است! این ویژه نامه در گفت وگو با محمد بلوری از روزنامه نگاران عصر ستمشاهی راجع به شکنجه گران ساواک نوشت: «من پیش از انقلاب یک بازجو می شناختم که یک روز با یکی از همکارانش در مورد یک کودک یتیم که سرپرستی او را قبول کرده بود حرف می زد. وقتی دقت کردم متوجه شدم این بازجو چقدر احساساتی و عاطفی در مورد یک کودک حرف می زند. این نشان دهنده این مسئله است که برخی افراد بنا به ضرورت شغلشان(!) باید دارای یک شخصیت ثانوی باشند.» ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی در ادامه این گفت وگو در وصف امیر طاهری روزنامه نگار ضد انقلاب فراری و از وابستگان آشکار به رژیم صهیونیستی، چنین می نویسد: «اولین کسی که به نظرم در سال های پیش از انقلاب بسیار عالی کار می کرد، امیر طاهری بود. در حال حاضر امیر طاهری یکی از بزرگترین مفسران روزنامه واشنگتن پست است که به سه زبان هم تسلط کامل دارد.»(!)

 

سین هفتم- سیمین بانوی غزل ایران

 

تهیه کنندگان ویژه نامه نوروزی اعتماد ملی نتوانستند شیفتگی خود را نسبت به «سیمین بهبهانی»- شاعره ای که از ابتدای انقلاب تاکنون امضایش را در غالب اطلاعیه ها و نامه های سرگشاده علیه نظام جمهوری اسلامی می توان مشاهده کرد- مخفی داشته و گفت وگوی مفصلی را با وی ترتیب دادند.

 

روزنامه اعتماد ملی در مقدمه این مصاحبه اینچنین از سیمین بهبهانی تجلیل می کند:

 

«بانو سیمین با غزل های زیبای اجتماعی و بیان رئالیستی و گاه نیمه رئالیستی خود با لحنی صمیمانه با مردم دیار خود همراه می شود؛ حرف و درد و دل شان را با شیرینی هرچه بیشتر می سراید و با شکوهی هرچه تمامتر «مردمی» و «جاودانه» می شود. «سیمین بانوی غزل ایران»(!) شاعری صاحب سبک است. او «زن» بودن خود را با اشعار پویا، زنده و همراه نگاهی انسان دوستانه، با زیبایی هرچه تمامتر به تصویر می کشد و خویشتن خود را با شهامتی صادقانه فریاد می زند(!).

 

چاقویی که همیشه در سینه پنهان دارد به نشانه اینکه همیشه آماده پرخاش است(!). میهمان غزال غزل ها(!)- بانو «سیمین بهبهانی» نازنین(!) بودیم. معلوم است که جای شما خالی بود، اساسی. دیگر هیچ نمی گوییم تا زودتر بخوانید و از زبان شیرین بانو بشنوید، نه از ما...»

 

در این گفت وگو سیمین بهبهانی ابتدا گوشه هایی از مبارزات فمینیستی(!) مادرش را شرح داده و گفت: «مادرم یک روز در غیاب پدرم پی درشکه فرستاده بود و با دایه و دختر دایه که سرجهازیش بودند، در حالی که مرا در شکم داشت خانه پدر را ترک گفته و به چاک زده بود. زیرا نتوانسته بود تظاهرات مردانه آن روزگار را تحمل کند و پس از آن سه سال برای گرفتن طلاق خلعی مبارزه کرده بود و با قبول عنوان ناشزه و محرومیت از مهریه و نفقه و کسوه خود را از مرجوعیت معاف کرده بود! مادرم زنی تحصیل کرده بود اما وقتی در آمریکا جان سپرد آخرین کلامش این بود که یک عمر زجر کشیدم. آخر با همه ادعاها و مبارزه ها، زن شرقی بود(!).»

 

روزنامه اعتماد ملی سپس از سیمین بهبهانی پرسید: «اشعار شما همیشه از برابری حقوق زن و مرد می گوید. می توانم در این باره چیزهایی بپرسم؟»

 

سیمین بهبهانی در پاسخ به این سؤال به کمپین ضد انقلابی دخترکان اشاره کرده و اظهار می دارد: «فکر می کنم همین چند پرسش برای هفت پشت شما و روزنامه تان کافی باشد! من هم خسته هستم. فردا هم سالروز کمپین یک میلیون امضاء برگزار می شود که خواستار همین برابری است(!) اگر پس از شرکت در مراسم این سالروز دست و پای سالمی داشته باشم، جواب شما را خواهم داد(!).»

 

این بود سفره هفت سین روزنامه اعتماد ملی که در نوروز 87 گسترده شد. این هفت سین تنها برخی از محورهای برجسته هجمه روزنامه اعتماد ملی به مبانی فرهنگی، سیاسی و اعتقادی خط امام(ره) و انقلاب اسلامی را ترسیم کرد. به راستی برای شخصیتی چون حجت الاسلام مهدی کروبی انتشار چنین ویژه نامه ای که در آن از «ویگن» خواننده کاباره ای تجلیل می شود، نحوه مشروب خوری در کافه نادری با افتخار! توضیح داده می شود، از طراحان فعالیت های ساختارشکن فمینیستی تجلیل می شود، چهره مخوف شکنجه گران ساواک تطهیر می شود، غرب ستایش می شود، جمهوری اسلامی سیاه نمایی می شود و سلطه پذیری در برابر آمریکا توصیه می شود، چگونه قابل توجیه است؟ اگر اینهمه به بهانه ایجاد فضایی آزاد برای طرح نظرات صورت می گیرد چرا در میان حدود 201600 کلمه موجود در این ویژه نامه حتی یک جمله به طرح نظراتی غیر از نظرات طرفداران آمریکا و رژیم صهیونیستی، ورشکستگان سیاسی و مطرودان ملت اختصاص نیافته است؟

 

کاش جناب آقای کروبی متوجه می شد که روزنامه اعتماد ملی بیمار است. این روزنامه نه تنها در چنبره یک تفکر افراطی سیاسی گرفتار است بلکه در حوزه فرهنگ نیز در آرزوی فضای فرهنگی دوران ستمشاهی قلم می زند. زیبنده نیست که دامن شخصیتی چون آقای کروبی به چنین یاوه هایی آلوده گردد.

 

گفتنی است که خبرهای موثقی از نفوذ پررنگ برخی وابستگان تابلودار جریانات ضدانقلاب در روزنامه اعتماد ملی حکایت می کند. همین خبرها حاکی از آن است که نفوذی های یاد شده با هماهنگی و از طریق یکی از احزاب مدعی اصلاحات به این روزنامه راه یافته اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد