عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

نوروز از نگاه شریعت

  نوروز از نگاه شریعت

 

 

احمد محیطی اردکانی: یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال‏حول حالنا الى احسن الحال.

 

تمام قلوب و تمام ابصار و بصیرت‏ها در دست‏خداى تبارک و تعالى و ید قدرت اوست.

 

اوست که تدبیر مى‏کند جهان را، لیل و نهار را، و اوست که قلوب را متحول مى‏کند وبصیرت‏ها را روشن مى‏کند، و اوست که حالات انسان را متحول مى‏کند و ما آن را در ملت‏عزیز خودمان در زن و مرد، در کوچک و بزرگ یافتیم. این تقلیب قلوب که قلب‏ها رااز آمال دنیوى و از چیزهایى که در طبیعت است‏بریده بشود و به حق تعالى پیوسته‏بشود و بصیرت‏ها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسیله بصیرت بفهمند، درملت ما بحمدالله تا حدود چشمگیرى حاصل شده است و من امیدوارم که در این سال‏جدید به اعلا مرتبت‏خودش برسد.»

 

اعیاد اسلامی

 

در قرآن کریم مى‏خوانیم:

 

...اللهم ربنا انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و اخرنا و ایه منک‏و ارزقنا و انت‏خیر الرازقین خداوندا!، مائده‏اى از آسمان بر ما نازل فرما تابراى اولین و آخرین ما عید، و نشانه‏اى از جانب تو باشد و به ما روزى عنایت کن‏که تو بهترین روزى‏دهنده هستى.» عید از ماده «عود» به معنى بازگشت گرفته شده‏و به گفته راغب اصفهانى به معنى بازگشت‏به وضعیت مطلوب گذشته است. و به روزهاى‏سرور و شادى نیز گفته مى‏شود.

 

در اسلام روزهایى، به نام عید اسلامى اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتنداز:

 

اول شوال، عید فطر دهم ذیحجه، عید قربان هیجدهم ذیحجه، عید غدیر جمعه، عیدمحمد(ص) چرا که در هر یک به گونه‏اى بازگشت انسان به فطرت توحیدى‏اش مطرح است.

 

بنابراین: «عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است، نه شربت‏و شیرینى و غذاهاى متنوع خوردن، که این عید شکمبارگان است، نه به سیاحت و تفرج‏بى‏محتوى پرداختن، که این عید ولگردان است، نه بى‏بندو بارى و هرزگى و عیاشى‏کردن، که این عید بوالهوسان است، نه قاه قاه خندیدین و همدیگر را به مسخره‏گرفتن و به بازى روز گذراندن، که این عید غافلان است، نه تاب خوردن و سبزه‏رویاندن و سفره هفت‏سین چیدن و رنج پختن «سمنو» کشیدن، که این عید خرافه‏پرستان‏است.

 

هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست، که عید اسلامى موفقیت درراه انجام وظیفه است. و تطهیر نفس و تصفیه جان و تمرین صبر و استقامت، چون عیدفطر پس از ماه مبارک رمضان.

 

و عید، گذشتن از امتیازات است. و رسیدن به هم‏آهنگى و شرکت در وحدت بزرگ‏اسلامى، شکستن غرور و خودخواهى و ترک نازپروریها، سایه‏نشینى‏ها، مشتاقانه نداى حق‏را لبیک گفتن ... و سرانجام خود را بازیافتن و به خدا رسیدن. چون عیدالضحى پس‏از دوران سازنده حج.

 

عید، چون قطره‏اى به دریاى جمع پیوستن است. و از انزوا به در آمدن، گسسته‏ها رابهم بستن و صف صف بهم پیوستن، پیوند خود را با خدا استوار کردن و دین خود را هرهفته تحکیم بخشیدن، همچون عید جمعه که عید محمد(ص) است‏».

 

برترین عید، روزى است که خداوند متعال نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد و ارکان‏دین را محکم و استوار نمود، و رسالت را به امامت پیوست، و رهبر آینده مسلمانان‏را معرفى کرد، و فرزند کعبه را بر فراز منبر امامت نشاند، چون هیجدهم ذیحجه عیدغدیر خم.

 

آن‏گونه که در روایات آمده است و بعضى از علماى بزرگوار فرمودند، و در گاهنامه‏تطبیقى سه هزار ساله به روشنى مشخص گردیده، آن روز، عید غدیر خم با اول فروردین‏سال دهم هجرى شمسى مطابق بوده است و عید نوروز نیز به برکت ولایت رنگ الهى به‏خود گرفت و در بین شیعیان و ایرانیان شهرت و دوام یافت.

 

بهار طبیعت

 

بى‏تردید، عید نوروز، عید طبیعت است، «آغاز بهار و موسم اعتدال‏طبیعت و لطافت هوا و تعدیل شب و روز و رهایى از قساوت زمستان و سردى و سیاهى‏شبهاى دیرپا مى‏باشد.

 

عیدى همراه با سرود پرندگان و تکبیر جنگل و تسبیح باد و ریزش ابر و فریاد رعدو رویش صحراست.

 

اگر ما خرافات و نقاط منفى و تاریک را از چهره این عید بزداییم و بگذاریم‏همرنگ طبیعت‏با صفا، باشد و بر جهان مثبت و خداپسندانه‏اش بیفزاییم، در دید مکتب‏نیز عیدى عزیز و ارجمند خواهد بود.»

 

چنانچه در حدیث آمده: هر چیزى بهارى داردو بهار قرآن ماه مبارک رمضان است. از این‏رو امیرالمؤمنین(ع) مى‏فرماید: «قرآن‏را بیاموزید که بهار دلهاست.» یعنى جان و روان انسان با تعالیم عالى الهى،شکوفا مى‏شود.

 

آرى عید واقعى انسان که برترین مخلوق الهى، و گل سرسبد عالم خلقت است، بازگشت‏به خویشتن خویش و توجه به مبدا هستى، و تعلیم کتاب سعادتش و در نهایت‏خود رابازیافتن و به خدا رسیدن است.

 

و این عید اختیارى است، و انسان مى‏تواند از هر روز براى خودش عیدى بسازد.

 

امیرالمؤمنین على(ع) مى‏فرماید:

 

«کل یوم لا یعصى الله فهو یوم عید» (هر روزى که خداوند نافرمانى نشود آن‏روز، عید است). البته آنگونه که قرآن مى‏فرماید: از بهار طبیعت و حیات دوباره‏یافتن گل‏ها و گیاهان، سبزه‏ها و درختان، به جنب و جوش آمدن پرندگان و حیوانات‏طراوت یافتن باغ‏ها و چمن‏زارها، باید درس رستاخیز و بازگشت‏به سوى خدا را آموخت:

 

خداوند متعال مى‏فرماید: «زمین را جامد و افسرده و بى‏روح و بى‏جنبش مى‏بینى،اما همین که آب باران بر آن نازل کنیم، به جنبش و حرکت درمى‏آید و فزونى مى‏گیرد،و انواع گیاههاى سرورافزا مى‏رویاند، این از آن جهت است که خدا حق مطلق است ونظام زنده کردن مرده‏ها در قبضه قدرت اوست. و اوست که بر هر چیزى تواناست.»

 

نوروز در گذر تاریخ

 

نخستین روز از نخستین ماه سال شمسى را نوروز مى‏گویند وایرانیان در این روز بزرگترین جشن ملى خود را برگزار مى‏کنند. آریاییان در اعصارباستانى دو فصل گرما و سرما داشتند، در هر یک از این دو فصل جشنى برپا مى‏داشتندکه هر دو آغاز سال نو به شمار مى‏رفت، اولى را نوروز و دومى را مهرگان مى‏نامیدند.

 

هر چند در دربار نخستین خلفاى اسلامى به نوروز اعتنایى نمى‏شد، ولى خلفاى بعدى‏اموى دوباره نوروز را گرامى داشتند و براى افزودن درآمد خود، هدایاى نوروز راباب کردند. و با ظهور «ابومسلم خراسانى‏» و روى کار آمدن خلافت عباسى و نفوذبرمکیان و دیگر وزراى ایرانى و تشکیل سلسله‏هاى طاهریان و صفاریان، جشن‏هاى ایران‏بار دیگر رونق یافت.

 

با آنکه بسیارى از سنت‏هاى ایرانیان بعد از ظهور اسلام در ایران از بین رفت وسنت‏هاى اسلامى جاى آنها را گرفت، اما عید نوروز کم و بیش در میان آنها باقى ماند.

 

شاید مصادف شدن روز غدیر خم در سال دهم هجرى با عید نوروز در آن بى‏تاثیرنباشد.

 

على کاظمى در مقدمه ترجمه کتاب سید عبدالرضا حسینى شهرستانى به نام «نوروزدر اسلام‏» نگاشته است: «با توجه به روایاتى که در باره نوروز رسیده است، معلوم‏مى‏شود، نوروز پیش از اسلام مورد توجه پیامبران و رهبران الهى بوده است و ازابتدا شادى و سرورى که در این روز مى‏شده است‏به خاطر امور معنوى و حوادث مذهبى‏که در این روز اتفاق افتاده بوده است، ... ولى همان‏گونه که در اثر مرور زمان‏بسیارى از واقعیت‏ها وارونه شده و بسیارى از حقایق تحریف گردیده، نوروز هم به‏صورت یک روز ملى و باستانى درآمده، شادى و سرور آن نیز به حساب امور مادى‏گذاشته شده است...» نوروز از جمله دستاویزهایى بوده است که سلاطین از آن‏بهره‏بردارى کرده‏اند.

 

جمشید پادشاه بزرگ ایران باستان به همین منظور و به خاطر استفاده از همین‏فرصت، تاجگذارى خود را در روز نوروز انجام مى‏دهد، و حتما تبلیغاتى هم به راه‏مى‏انداختند که امروز، روز پیمان خلافت الهى است و مردم را دعوت مى‏کردند که‏بیایند و با آوردن هدایاى نوروزى با نماینده خدا بیعت کنند و تاجگذارى او راتبریک بگویند. با این مقدمه، پاسخ این سؤال که چرا اعراب نوروز را ضایع ساختند؟، نیز روشن مى‏شود:

 

در روایت معلى بن‏خنیس از حضرت امام صادق(ع) اشاره به همین حقیقت است: ...این روز از روزهاى ماست و از روزهاى شیعیان ما به شمار مى‏رود، که ایرانیان آن‏را حفظ کرده، و شما عرب‏ها آن را ضایع ساخته‏اید.

 

اعراب به پیروى از دستگاه خلافت‏بنى‏امیه و بنى‏عباس چون نوروز را روز ولایت وخلافت الهى مى‏شناختند، سخت کوشیدند که این روز را مخفى کرده، ضایع سازند. و لذابراى لکه‏دار کردن نوروز، این روز را از بازمانده‏هاى مجوس معرفى کرده‏اند. تاجایى که مى‏بینیم حضرت امام موسى بن‏جعفر(ع) نیز در مقام تقیه به منصور دوانقى‏مى‏فرماید: «از رسم‏هاى فرس است و اسلام آن را از بین برده است...»

 

بعضى افراداین روایت را دلیل بر عدم مشروعیت نوروز گرفته‏اند اما با توجه به روایات‏معارض، حمل بر تقیه شده است، و بهترین دلیل بر عظمت نوروز است و مى‏رساند که‏خلفا تا چه اندازه براى از بین بردن نوروز مى‏کوشیده‏اند و پس از یک دوره تبلیغات‏خلفا که نوروز کاملا مسخ و در افکار عمومى مسلمین از سنت‏هاى مجوس معرفى شده، اینک منصور دوانقى حضرت موسى بن‏حعفر(ع) را در این روز وادار به جلوس مى‏کند تااز طرفى (مانند مامون) براى خود موفقیت کسب کند و از طرفى حضرت را در معرض اعتراضات اعراب قرار دهد... به هر حال شکى نیست در اینکه از نظر اهل بیت(ع)نوروز از روزهاى مهم مذهبى معرفى شده و تجلیل آن البته با آداب و رسومى که درروایات بیان شده است، بسیار پسندیده مى‏باشد. روزه گرفتن، نماز خواندن، شکر نعمت‏ولایت‏بجا آوردن، تجدید بیعت‏با رهبران الهى و به زیارت مؤمنین و علماى ربانى‏رفتن.

 

اینها خلاصه اعمالى است که مسلمان‏ها در نوروز، به عنوان روز ولایت و روز پیروزى‏حق و عدالت انجام مى‏دهد.

 

نوروز در روایات

 

بخشى از مضامین روایات در مباحث گذشته، بیان گردید، در این‏فرصت متن بعضى را مورد توجه قرار مى‏دهیم.

 

1. آداب نوروز

 

«روى المعلى بن‏خنیس عن مولانا الصادق(ع) فى یوم النیروز: واذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون صائماذلک الیوم ...

 

معلى بن‏خنیس به نقل از امام صادق(ع) در باره نوروز مى‏گوید: هنگام نوروز غسل‏کن، پاکیزه‏ترین لباس‏هایت را بپوش به خوشبوترین چیزها خود را خوشبو نما و در آن‏روز، روزه باش.

 

در دنباله روایت، دستور چهار رکعت نماز و سجده شکر و دعاى مخصوص در این روزذکر شده است.»

 

این حدیث مورد استناد بسیارى از فقها براى استحباب غسل و روزه ونماز در روز نوروز قرار گرفته است. صاحب وسایل این روایت را دو سه مورد نقل‏کرده است. صاحب جواهرالکلام، همین روایت را از مصباح و مختص آن نقل کرده و مستنداستحباب این اعمال در روز نوروز دانسته است. و مرحوم علامه مجلسى در زادالمعادمى‏فرماید:

 

به اسناد معتبره از معلى بن‏خنیس که از خواص حضرت امام صادق(ع) بوده (این‏روایت) منقول است.

 

2. روز پیمان با خدا

 

علامه مجلسى مى‏گوید: در بعضى از کتب معتبره دیدم که:

 

معلى بن‏خنیس مى‏گوید: روز عیدى خدمت امام صادق(ع) رفتم. پرسید: این روز رامى‏شناسى؟ گفتم: روزى است که عجم آن را بزرگ مى‏شمرند و در آن به یکدیگر هدیه‏مى‏دهند. حضرت فرمود:

 

قسم به بیت عتیق که در مکه است، این نیست مگر به جهت موضوعى قدیمى که براى توتفسیر مى‏کنم ...نوروز، روزى است که خداوند از بندگان پیمان گرفت و آن اولین‏روزى است که خورشید کرد. و بادها وزیدن گرفت، کشتى نوح(ع) بر کوه «جودى‏» قرارگرفت و خداوند کسانى را که از خانه خارج شده بودند، زنده نمود ... و پیامبراسلام(ص) به اصحاب امر فرمود: «با على(ع) به عنوان امارت مؤمنین بیعت کنند...

 

و هیچ روزى نوروز نیست مگر اینکه در آن روز انتظار فرج داریم، زیرا نوروز ازروزهاى ما و روزهاى شیعیان ماست، عجم آن را حفظ کرد و شما آن را تضییع نمودید...»

 

احمد بن‏فهد در کتاب مهذب البارع نظیر این روایت را آورده است.

 

3. روز ولایت

 

«معلى بن‏خنیس عن الصادق(ع): ان یوم النیروز هو الیوم الذى اخذفیه النبى(ص) لامیرالمؤمنین(ع) العهد بغدیر خم فاقروا له بالولایه فطوبى لمن ثبت‏علیها و الویل لمن نکثها...

 

نوروز روزى است که پیامبر(ص) از مردم براى امیرمومنان(ع) پیمان ولایت گرفت ومردم آن را پذیرفتند، خوش به حال کسى که بر آن پیمان ثابت‏بماند، واى بر کسى که‏آن عهد را بشکند...»

 

4. برآورده شدن نیاز

 

مفضل بن‏عمر مى‏گوید: امام صادق(ع)در ضمن خبرى طولانى فرمود: خداوند به حزقیل وحى فرمود یا حزقیل، این روز شریف وبا ارزش بزرگى است نزد من، و قسم خورده‏ام که کسى در این روز، نیازى از من طلب‏نکند، مگر آنکه برآورده سازم و آن روز نوروز است...

 

5. هر روز نوروز

 

«و اتى على(ع) بهدیه النیروز فقال علیه السلام: ما هذا؟

 

قالوا: یا امیرالمؤمنین الیوم النیروز، فقال علیه السلام، اصنعوا لنا کل یوم‏نیروزا.

 

براى على(ع) هدیه نوروزى آوردند، حضرت پرسید: این چیست؟ گفتند: اى امیرمومنان‏امروز نوروز است، فرمود: هر روز را براى ما نوروز بسازید.»

 

6. هدیه نوروزى

 

ابراهیم کرخى مى‏گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم، در باره مرد ثروتمندى که روزمهرگان یا نوروز، مردم به او هدیه مى‏دهند ولى او در عوض احسانى نمى‏کند. امام‏علیهم السلام فرمود: آیا آنها اهل نماز هستند؟

 

گفتم: آرى.

 

فرمود: هدیه آنها را باید بپذیرد و او نیز در مقابل‏براى آنها هدیه‏اى بفرستد...

 

منبع: ماهنامه کوثر