|
دموکراتها و جمهوریخواهان، یکی از دیگری بدترند |
|
پاوول کریج روبرتس، در زمان ریاست جمهوری ریگان مشاور سیاسی و مالی و دستیار رئیس جمهور جمهوریخواه وقت ایالات متحده بود. میزان نفوذ او بر ریگان به قدری زیاد بود که در محافل سیاسی امریکا به "پدر ریگانمیکس" شهرت داشت. وی هم اکنون عضو شورای ویراستاری و تحریریه روزنامه وال استریت ژورنال و دو هفته نامه نشنال ریویو است و در چندین روزنامه و سایت معتبر قلم می زند.
به گزارش رجانیوز، وی در روزنامه الکترونیکی کانترپانچ، جمهوریخواهان را مهمترین تهدید برای ایالات متحده خواند و نوشت: آنها نه تنها ادامه جنگ در عراق و افغانستان را، بلکه می خواهند ما را وارد جنگ جدیدی با دو کشور ایران و پاکستان کنند و به این ترتیب ما را در مقابل تمامی مسلمانان قرار دهند.
در حال حاضر، ارزش دلار به بیش از 60 درصد در مقابل یورو کاهش یافته است. اگر همچنان این روند ادامه پیدا کند، بیم آن می رود که حتی این ارزش را نیز از دست دهد. سیاست های جمهوری خواهان باعث شده است که تا کنون قیمت نفت و طلا، بیش از 400 درصد افزایش داشته باشد. همچنین تورم و بیکاری نیز چند برابر شده است.
حاصل اقتصاد جمهوریخواهان در قرن 21، جز ایجاد مشاغلی از قبیل گارسنی، متصدی مشروب فروشی ها و شغل های سطح پایین دستاورد جدیدی برای امریکایی ها نداشته و حاصلی غیر از بی نظمی، اغتشاش، درماندگی، نابودی بازار و تضعیف قدرت اقتصادی چیزی برای امریکا نداشته است.
امریکا بیش از این توان مالی ندارد که بتواند هزینه های جنگ و وام های خارجی را بپردازد و روز به روز این امر باعث فشار بیشتر بر حاکمان شده و آنان را تحت فشار قرار داده است. امریکا برای باز پس دادن این وام ها مجبور است همواره شرکت ها، بنگاه های تجاری و بسیاری دیگر از منابع درآمدی خود را به خارجی ها بفروشد و این منابع را در اختیار آنها قرار دهد.
جمهوریخواهان در حال حاضر به بسیاری از قوانین بین الملل مانند شکنجه و آزار زندانیان بی اعتنایی می کنند. آنها به بسیاری از ارزش های حقوق بشری بی توجهی نشان می دهند به گونه ای که در تاریخ به عنوان بزرگترین ظالمان شناخته شده اند.
البته من به طور قاطع مطمئنم و تأکید دارم که دموکرات ها نیز از جمهوری خواهان بدتر هستند. اما شاید آنها قادر باشند که این رکورد را بشکنند. به هر حال، ما باید جهوریخواهان را به طور کامل از قدرت ساقط کنیم وگرنه کشوری باقی نخواهد ماند که دموکرات ها بتوانند آن را خراب کنند.
این حرف را کسی می زند که بیش از هر کس دیگر با این گروه مجالست داشته است. من کسی هستم که پس از رقابت های سیاسی واتر گیت دوباره با ترفندهایی توانستم این حزب را به صحنه سیاسی بازگردانم. من چون نمی دانستم که چنین وضعی پیش خواهد آمد به امر مبادرت کردم. خبر نداشتم که این حزب قرار است چنان جنگ خانمان سوزی را شروع کند، اگر خبر داشتم، زودتر از اینها اخطار می دادم و خیلی پیشتر در این مورد افشاگری می کردم.
در حال حاضر حزب جمهوری خواه مهمترین تهدید و هشدار است که تا به حال امریکا با آن روبرو شده است. بگذارید تا بگویم چرا. به من بگویید تا به حال چند جمهوری خواه را می شناسید که برای قانون ارزشی قائل شده باشند؟ ران پاوول؟ باب بار؟ چه کسی؟ میزان پایبندی به قانون در این حزب بسیار پایین است.
علت این است که جمهوری خواهان به قانون به عنوان ابزاری برای جنایت و تروریسم نگاه می کنند. آنها معتقدند قانون می تواند به عنوان ابزاری برای مقابله با خاطیان استفاده شود و دیگران احتیاجی به آن ندارند. این یعنی مصون بودن از خطای دولتمردان که به ما می گویند زندان گوانتانامو داری 770 نفر زندانی از خطرناکترین نوع می باشد و بعد از اینکه 5 سال از زندگی را در زندان بسر بردند، بطور آرام 500 نفر از آنها را بعنوان اشتباه در تعیین هویت آزاد می کنند.
جمهوری خواهان امریکا بر این باورند که ایالات متحده نمک زمین است و اینکه هژمومنی امریکاییان بر سراسر جهان باید باشد نه تنها به این علت است که آنها دارای فضایل هستند، بلکه این امر برای بقاء و امنیت جهان لازم و ضروری است. مردمی که دارای چنین غرور و گستاخی هستند، این توانایی را ندارند که بتوانند در مورد چیزی قضاوت کنند و مردمی که قادر به قضاوت و رأی نیستند، هیچ وقت نباید به قدرت برسند.
من از دوستان خود در حزب جمهوری خواه می خواهم که بگویند تعداد 2/1 میلیون تلفات در عراق و 4 میلیون نفر آواره را که نتیجه تهاجم بوش بوده است، چه کسی باید جواب دهد؟ نظام مرد سالانه و میهن پرستانه جمهوری خواه در سیاست خارجه کاملاً توسط اسرائیلی ها کنترل می شو د. کلیساهای اونجلیست های جمهوری خواه در تجمعات خود در کلیسا ابراز می دارند که هدف امریکا در جهان تنها خدمت به بقای اسرائیل است.
نومحافظه کارنی مانند بیلی کریستول، اصرار دارند که وفاداری یعنی وفاداری به دولت و دولتمردان و نقد دولتمردان برای جلوگیری از جنگ افروزی آنها یعنی بی وفاویی به ایجاد امنیت برای شهروندان.
در نگاه نومحافظه کاران، هیچ جایی برای آرا، عقاید و صدای شهروندان نیست: دولتمردان تصمیم می گیرند و وفاداری شهروندان باعث پشتیبانی تصمیمات دولت می شود.
در سیستم سیاسی نومحافظه کاران، هیچ گونه اختیار و آزادی، دموکراسی و بحث و مذاکره ای معنا ندارد و مخالفان خائن محسوب می شوند. |
.jpg)