دکتر حسین علایی در گفتوگو با تابناک با ارائه دیدگاه های خود درخصوص موضوع پرمناقشه حمله آمریکا و اسرائیل به ایران، وقوع چنین اتفاقی در ماه های آینده را بعید ارزیابی کرد.
وی گفت: بیش از آنکه جنبه نظامی حمله آمریکا به ایران اهمیت داشته باشد، مسئله تصمیمگیری در مورد چنین جنگی اهمیت دارد. چون جنگی رخ نمیدهد مگر اینکه آمریکا تصمیم بگیرد. حالا چه خودش اجرا کند، چه این را به اسرائیل واگذار کند. بنابراین باید ببینیم که آیا آمریکاییها میتوانند تصمیم به جنگ بگیرند یا خیر و اگر تصمیم بگیرند، چه اتفاقی میافتد و چه تبعاتی خواهد داشت.
وی افزود: به نظر میرسد شرایط مختلف سیاسی و ژئوپلتیک و مسائل اقتصادی و نظامی مساعد برای تصمیمگیری آمریکا برای آغاز جنگی علیه ایران در شرایط کنونی نیست و علایمی هم که در خاورمیانه در در حال بروز است، بیانگر این است که چنین تصمیمی به این سادگی گرفته نخواهد شد.
این کارشناس مسایل نظامی ادامه داد: از نظر آمریکاییها جنگ باید در یک مدت زمان کوتاه پایان باید و بتواند در این بازه کوتاهمدت، به اهداف خویش برسد، در حالی که اگر آمریکاییها جنگ با ایران را آغاز کنند، اختیار و کنترل محدوده زمانی از دست آنها بیرون خواهد رفت، چون ایران به دنبال فرسایشی کردن جنگ خواهد بود.
وی افزود: از سوی دیگر، واکنش ایران به این حمله احتمالی، محدود به جبهههایی که آمریکا تعیین میکند، نخواهد بود، بلکه در محدوده جغرافیایی بزرگی خواهد بود که خود ایران با توجه به تواناییهایش، آن جغرافیا را تعیین میکند. پس به طور خلاصه میتوان گفت که در صورت حمله احتمالی، هم محدوده زمانی و هم محدوده جغرافیایی تحت کنترل آمریکاییها نخواهد بود.
علایی درباره هدف نهایی آمریکا از حمله به تأسیسات هستهای ایران گفت: حمله آمریکا به ایران دو یا سه هدف میتواند داشته باشد که یکی از اهداف آن از بین بردن مراکز هستهای ایران است. هدف دوم آن میتواند این باشد که حمله کند تا ایران را وادار به تغییر رویه کند. هدف سوم آن نیز میتوان تغییر حکومت در ایران باشد که سومین هدف اجرایی نیست، برای همین، آمریکا به دنبال این هدف نیست و تفکرات آنها درباره هدف اول و دوم است. پس تا هنگامی که به این نتیجه برسند که جنگی که آغاز میکنند به پیروزی میرسد،نمیتوانند تصمیم به آغاز جنگ بگیرند و این کار در اوضاع کنونی، کاری دشوار است که مفصل به آن پرداخته شد.
وی در خصوص نقش اعراب گفت: عربها همواره در پشت صحنه درگیریهای ایران با کشورهای دیگر از جمله آمریکا حضور فعال داشتهاند، ولی دولتهای عربی روی القاعده مدیریتی ندارند و بر عکس، این القاعده است که بر حکومتهای آنها مدیریت دارد و هماکنون از قطر و امارات پول میگیرند که در آن کشورها عملیات نداشته باشد.
دکتر علایی افزود: اوضاع کنونی اقتصاد آمریکا به دولتمردان این کشور، این فرصت را نمیدهد که یک جریان هزینه بر پرخرجی را آغاز کند که در نهایت هدف آن، بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا نباشد. برخی اقتصاددانان بر این باورند که اگر اقتصاد آمریکا دچار رکود شود، اقتصاد جهانی دچار رکود خواهد شد؛ بنابراین، اروپاییها و برخی دیگر از قدرتهای اقتصادی موافق با تحولاتی که در نهایت وضعیت اقتصادی آمریکا را بدتر از این میکند، نیستند.
وی توان نظامی اسرائیل را برای حمله به ایران، بسیار محدود دانست و گفت: اسرائیل دور از مرزهای ایران است و بنابراین برای این که حمله به ایران داشته باشد، نیاز به جلب نظر کشورهای همسایه ایران یا در مواردی استفاده بدون اجازه از آسمان آن کشورها دارد که دست کم دو کشور است، باید عملیات هوایی خود را انجام دهد یا باید از فضای اردن و عراق استفاده کند یا از فضای لبنان و ترکیه سود برد و یا از فضای مدیترانه وارد آسمان کشور ترکیه شود و از آنجا به ایران حمله هوایی کند. اگر اسرائیل روزی چنین کاری را انجام دهد، بدین معنی است که آسمان کشورهای توافقکننده برای اسراییل، برای حملات متقابل در اختیار ایران نیز خواهد بود و پرسشی که اینجا مطرح است، آن که آیا این کشورها جرأت چنین تصمیمی دارند؟