روایت کاملیا انتخابىفرد و ارغنده پور از مهمانى جرج |
![]() وى با اشاره به اینکه سفر این هیات مطبوعاتى به آمریکا، نخستین برنامه مشترک روزنامه نگارى بین دو کشور پس از انقلاب اسلامى بوده است، مى نویسد: «هنگامى که در روزنامه «زن» به مدیرمسؤولى «فائزه هاشمى» فعالیت داشتم، وى از سوى روزنامه «وستون گلوب» براى دیدارى از آمریکا دعوت شد، اما به من پیشنهاد داد که به جاى وى، به این سفر بروم و بدین ترتیب من نخستین روزنامه نگارى بودم که در این برنامه مشترک بین ایران و آمریکا شرکت مى کردم». انتخابى فرد که در برخى سفرهاى خارجى دوره ریاست جمهورى سیدمحمد خاتمى به عنوان روزنامه نگار و خبرنگار در هیات همراه وى حضور داشته و اکنون براى رسانه هاى آمریکایى کار مى کند، در ادامه نوشته است: « از سوى ایران پنج نفر از جمله من براى سفر به آمریکا در قالب هیات روزنامه نگارى انتخاب شدیم که برنامه ما از نیویورک و با بازدید از دانشکده امور بین المللى در دانشگاه کلمبیا و جمعیت آسیایى شروع مى شد در حالى که اگر آزادى مزبور در عرصه رسانه اى ایران ایجاد نمى شد من نمى توانستم ایران را به این سادگى ترک کنم، اما من امیدوار بودم و نقشه هاى خوشبینانه اى در سر مى پروراندم، اما هیچگاه تصورش را هم نمى کردم که این سفر به تبعید من پیش از بازگشتم به ایران تبدیل شود». وى به ماجراى مهمانى منزل سوروس اشاره کرده و مى افزاید: «پس از بازدید از جمعیت آسیایى، همراه ما که «سینشیا دیکستن» نام داشت با شور و شوق به ما اعلام کرد که ما براى عصر همان روز به مهمانى و صرف چاى در منزل جرج سوروس دعوت هستیم، اما وقتى که دید هیچ یک از ما شگفت زده نشدیم ادامه داد: سوروس، مهم ترین شخصیت در آمریکاست و اوست که هزینه سفر و بازدیدهاى ما را تامین کرده است. اما باز هم هیچ یک از ما برداشتى از این شخصیت نداشتیم». انتخابى فرد در ادامه مى افزاید: «من به ذهنم فشار آوردم و ناگهان به یاد مقاله اى افتادم که در جایى خوانده بودم. در همین حین که منتظر تاکسى براى رفتن به منزل سوروس در جاده «همست پنجم» بودیم در گوش همراه خود «محمد عطریانفر» سردبیر روزنامه همشهرى زمزمه کردم: الآن فهمیدم سوروس کیست. او یک یهودى است که ثروتمندترین مرد آمریکا و امپراتور آسیاى میانه به شمار مى رود و عطریانفر سرش را بى اهمیت تکان داد انگار که حرف من هیچ واکنشى را در او برنیانگیخت. وى در ادامه نوشته خود تصریح کرده است: «هنگامى که به منزل شیک سوروس رسیدیم و خانم خدمتکار وى، براى مان در فنجان هاى چینى بدیع، چاى آورد من به سایر خانم هاى همراهم شهلا شرکت و مژگان جلالى نگاه کردم و لبخند زدم و آنها هم خندیدند و به دلیلى که تا امروز هم برایم روشن نشده همگى به طرز عجیبى زدیم زیر خنده، بگونه اى که تا وقتى در منزل سوروس بودیم نمى توانستیم جلوى خنده خود را بگیریم و طورى شد که من مجبور شدم به دستشویى بروم و نفس عمیقى بکشم تا بتوانم خودم را کنترل کنم و به جایم بازگردم، اما با این حال باز هم هیچ کدام نتوانستیم تا آخر، جلوى خنده خود را بگیریم و اشک همه ما سرازیر شد». انتخابى فرد مى افزاید: «در این حال عطریانفر با تندى رو به ما کرد و به فارسى گفت: خودتان را کنترل کنید! و سوروس نیز گفت:لابد خانم ها چیز با اهمیتى دیده اند، اما بهتر است با ما در بحث، مشارکت داشته باشند. اما ما باز هم نتوانستیم جلوى خنده خود را بگیریم و حتى پاسخ پرسش هاى سوروس را بدهیم، اما وى در پایان هنگام بدرقه ما نسخه اى از کتاب خود را امضا کرد و به ما هدیه داد و ما هم متقابلاً از او عذر خواستیم». انتخابى فرد مى گوید: «عطریانفر از ما خواست کتاب سوروس را دور بیندازیم تا هنگام بازرسى از بارهاى ما در فرودگاه مهرآباد آن را پیدا نکنند، اما چه کسى مى دانست که تنها دو سال بعد من به عنوان خبرنگار آزاد براى پایگاه اینترنتى یوروآسیا که مالکیت آن بر عهده سوروس است مشغول به کار شوم؟». * روایت کریم ارغنده پور کریم ارغنده پور روزنامه نگار دوم خردادى نیز در یکى از یادداشت هاى وبلاگ شخصى خود درباره سفر این هیات مطبوعاتى به آمریکا بدون اشاره به حضور کاملیا انتخابى فرد در این هیات و مهمانى منزل سوروس، آورده است: «سفر من به ایالات متحده در سال ۱۳۷۷ صورت گرفت. آقاى خاتمى رئیس جمهور وقت، ایده گفت وگوى تمدن ها را مطرح و در مصاحبه اى با کریستین امان پور در شبکه سى.ان.ان از ضرورت گفت وگوى اندیشمندان و نخبگان دو کشور سخن گفته بود. پس از سخنان ایشان انجمن سردبیران نیوانگلند در شرق آمریکا از سردبیران روزنامه هاى ایران از همه گرایش ها دعوت کرد که در یک نشست مشترک شرکت کنند که «محمد عطریانفر» از روزنامه همشهرى، من از روزنامه «سلام»، خانم شرکت از ماهنامه زنان، خانم مژگان جلالى از روزنامه ایران نیوز این دعوت را پذیرفتیم و در آن شرکت کردیم. این سفر در واقع نخستین سفر یک هیات مطبوعاتى از ایران پس از پیروزى انقلاب به آمریکا بود». نکته مهمى که ارغنده پور در این یادداشت به آن اشاره مى کند این است که بعد از هیاتى که او در آن عضویت داشته است، هیات دیگرى از چهره هاى مشهور دوم خردادى نیز به آمریکا اعزام شده اند. او در این خصوص مى نویسد: «چند ماه پس از سفر ما یک هیات مطبوعاتى دیگر هم اعزام شد که «احمد بورقانى»، «على مزروعى»، «حسین قاضیان»، «رضا تهرانى» و «شهاب الدین فرخ یار» را در میان آنها به خاطر دارم». وى مى افزاید: «موضوع نشست هاى مشترک ما با روزنامه نگاران آمریکایى صرفاً حول محورهاى حرفه اى بود ولى در حاشیه این نشست ها ما از برخى دانشگاه ها هم بازدید کردیم و در جلسات هموطنانمان در شهرهاى مختلف حضور پیدا کردیم. دوست داشتم فرصتى براى انتشار خاطرات این سفر بود، ولى اشتغالات کارى فراوان مانع از تحقق این ایده شد». ارغنده پور در ادامه مى افزاید: «من در انجمن آسیایى نیویورک سخنرانى کردم. این مراسم چند هفته پس از سخنرانى خانم آلبرایت، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، در همین محل صورت مى گرفت که او در اعلام موضعى مهم، از مداخله آمریکا در کودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ عذرخواهى کرده بود. جلسه جالبى بود. اصلاحات و رویکردهاى آقاى خاتمى توجهات زیادى را به سمت کشور جلب کرده بود. چند نفر از شرکت کنندگان که بعد فهمیدم از نخبگان علمى به شمار مى روند از انگیزه خود براى بازگشت به کشور سخن گفتند». وى سپس با انتشار عکسى آورده است: «در عکس، خانم شرکت و محمد عطریانفر حضور دارند. خانم نغمه سهرابى هم پشتش به عکس است که ایشان در آن زمان نقش مترجمى هیات را بر عهده داشتند. آن زمان دانشجوى دکترا در هاروارد بودند که مسلماً حالا درسشان را به اتمام رسانده اند». |