عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

آقایان اصلاح طلب اوّل بخوانند، بعد نسبت تبلیغ حجتیّه به ما بدهند!

و امّا این بی دقّتی برخی از رسانه‌های اصلاح طلب، مرا به یاد خاطره خنده آور دیگری هم انداخت! وقتی که جناب آقای محتشمی‌پور علیه آیت الله مصباح یزدی(حفظه الله) با نشریه خودشان یعنی "بیان"، مصاحبه کرده و پس از نسبت دادن آیت الله مصباح به جریان انجمن، مدّعی شده بودند که ایشان به جز چند اعلامیه در ابتدای نهضت، اعلامیه دیگری را امضا نکرده است، امّا برخی از اعلامیه های مورد استناد آقای محتشمی‌پور مربوط به سالهای پایانی نهضت بود و با امضای آیت الله مصباح!

رجانیوز - گروه فرهنگی: پس از گاف رسانه‌های اصلاح‌طلب و ضدانقلاب درباره خبر انتشار کتابی که در نقد انجمن حجتیه بود  با عنوانهایی مثل "تبلیغ رسمی انجمن حجتیه در سایت رجانیوز"، حجت‌الاسلام رضا اکبری‌آهنگر نویسنده این کتاب در مطلبی به این مساله واکنش نشان داد. متن کامل این یادداشت که در اختیار رجانیوز قرار گرفته به شرح زیر است:


وقتی خبر برخی رسانه های اصلاح طلب را در مورد کتاب "درسنامه انجمن حجتیه" مشاهده نمودم، بسیار خندیدم و البته تعجّب چندانی نکردم! حقیقتاً تاریخ تکرار می شود. سوءاستفاده از نام انجمن حجتیّه برای تخریب جناح مقابل و برچسب حجتیّه ای زدن به برخی از نیروهای خدمتگزار انقلاب، یکی از شیوه های همیشگی جریان چپ بوده است. جریانی که امروز با عناوینی همچون اصلاح‌طلب و اعتدالی خودنمایی میکنند.

هم اکنون نیز بدون مطالعه‌ی کامل خبر سایت رجانیوز و با اکتفا به تیتر خبری " کتاب درسنامه انجمن حجتیه منتشر شد"، بر آن شدند تا فرصت را غنیمت شمرده و خبری علیه سایتهای خبری اصولگرا، منتشر کنند! و البته برای اثبات انحراف اصولگرایان از مواضع حضرت امام، این خبر را در کنار نظرات امام درباره انجمن حجتیّه منتشر کردند! آن هم با استناد به عباراتی از پیام "منشور روحانیّت"که امام در ماههای پایانی عمر پربرکتشان صادر فرمودند. امّا سئوال اینجاست که آیا در پیام منشور روحانیتی که دست اصلاح‌طلبان و اعتدالیّون است، این عبارات امام پاک شده است!؟: «آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همۀ کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همۀ اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری می‏کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‏اید؟ چرا لانۀ جاسوسی را اشغال کرده‏ایم و صدها چرای دیگر. و نکتۀ مهم در این رابطه اینکه نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونه‏ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سئوال بروند».

 



و امّا این بی دقّتی برخی از رسانه‌های اصلاح طلب، مرا به یاد خاطره خنده آور دیگری هم انداخت! وقتی که جناب آقای محتشمی‌پور علیه آیت الله مصباح یزدی(حفظه الله) با نسریه خودشان یعنی "بیان"، مصاحبه کرده و پس از نسبت دادن آیت الله مصباح به جریان انجمن، مدّعی شده بودند که  ایشان به جز چند اعلامیه در ابتدای نهضت، اعلامیه دیگری را امضا نکرده است، امّا برخی از اعلامیه های مورد استناد آقای محتشمی‌پور مربوط به سالهای پایانی نهضت بود و با امضای آیت الله مصباح! (بیان، 14/11/1378)
به هرحال بی‌مناسبت ندیدم که بخشی از کتاب "درسنامه انجمن حجتیه" را که به این موضوع مربوط می‌شود و حاصل گفتارهای آموزشی است، تقدیم کنم. به امید آن که آقایان اصلاح‌طلب اوّل بخوانند، بعد نسبت تبلیغ حجتیّه به ما بدهند! در بخشی از این فصل که "شیطنت چپ‌ها و چپ‌گراها" نام دارد، آمده است:

«... در چنین فضایی چند مشکل دیگر بوجود آمد. یکی بحث گروه های چپی بود؛ انجمن حجتیه متأسفانه باز به حرف گوش نداد. از آنجایی که همیشه در دشمن شناسی مشکل دارند، و نمی-توانند دشمن اصلی را از دشمن فرعی تشخیص بدهند، همانطور که قبل از انقلاب هم همین مشکل را داشتند و دشمن اصلی را بهائیت می‌دانستند(همانطور که شهید بهشتی هم اشاره کرده بود) بعد از انقلاب هم باز نتوانستند دشمن اصلی را از دشمن فرعی تشخیص دهند. بعد از پیروزی انقلاب با وضعیتی که برای بهائیّت پیش آمده بود، لذا این ها دیدند که دیگر بازار مبارزه با بهائیت به آن شکل سابق گرم نیست، لذا رفتند سراغ مبارزه با چپی‌ها و کمونیست‌ها و مارکسیست‌ها و گفتند دشمن اصلی شوروی است! در صورتی که امام می‌گفت دشمن اصلی آمریکا است؛ درست است که همان زمان هم شعار "نه شرقی و نه غربی" از اصلی ترین و مبنایی ترین شعارهای جمهوری اسلامی و انقلابیون بود، ولی نباید به نیروها خط را اشتباه داد. ولی این‌ها بر مبارزه با چپی‌ها پافشاری می‌کردند. از آن طرف هم چپی ها افتادند به جان اینها، و از آنجایی که نیروهای توده ای و چپ هدفشان انجمنی‌ها نبود، بلکه دشمن اصلی آن ها روحانیتی بود که جمهوری اسلامی را برقرار کرده بود، و از آنجایی که می خواستند این نظام را سرنگون کنند، لذا دیدند که انجمن حجتیه بهترین بهانه است برای کوبیدن اساس روحانیّت و مرجعیّت.

شروع کردند یک سری تندروی‌ها و یک سری تحریف‌ها و تهمت‌ها و دروغ‌ها را به نیروهای انجمنی نسبت دادن. یک سری جزواتی آن زمان منتشر کردند بدون نام و به صورت مخفیانه علیه انجمن. اسم برخی از جزواتشان این بود: "ماهیت ضد انقلابی انجمن حجتیه را بیشتر بشناسیم" که شماره 1 و 2و 3 داشت. اگر ظاهر جزوه را نگاه می‌کردی هیچ جا ننوشته بود که کار چپی ها است، بلکه همه فکر می¬کردند که کار انقلابی¬ها است؛ ولی اگر کسی به نوع ادبیات آن دقّت می کرد، می‌فهمید. بعد آمده بودند به بهانه کوبیدن انجمن، آن دستخط‌ها و اجازاتی که مراجع تقلید قبل از انقلاب به انجمنی ها داده بودند را چاپ کرده و به این بهانه شروع می‌کردند به کوبیدن مراجع تقلید؛ و این را متأسفانه در پیش گرفتند و در یک سطح پایین تر از حزب توده، نیروهای چپگرا و چپ‌زده هم این کار را در آن زمان می‌کردند، گروه‌هایی مثل سازمان مجاهدین خلق یا سازمان مجاهدین انقلاب.


 این ماجرای کتاب عمادالدین باقی، زاییده همین جریان است. یعنی برخوردهای افراطی با انجمن از همان زمان شکل می‌گیرد. لذا امروزه این هم شده یک بهانه‌ای برای انجمنی‌ها، که می‌گویند ببینید ما با این نهضت همراه و همگام بودیم، ولی این کمونیست‌ها و چپی‌ها آمدند بین انقلابیون و انجمن اختلاف ایجاد کردند. در صورتی که این عین کذب و باز تحریف تاریخ است. بعد هم وقتی به آن‌ها می‌گوییم که سند شما برای این حرف چیست؟ می-گویند خاطرات احسان طبری و کیانوری و سران حزب توده را ببینید. جالب اینجاست که باز در اینجا هم اینقدر مرد نیستند که همه متن را بیاورند. فقط جاهایی که به نفعشان هست را می آورند، ولی من می خواهم همه متن را برای شما بخوانم. ....» (درسنامه انجمن حجتیه، ص200)