عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

پروژه اکتبر داغ و نفوذ منطقه‌ای ایران

  نفوذ منطقه‌ای ایران و
پروژه اکتبر داغ

 

 

گروه بین الملل- زمانی که سیاستمداران و تحلیلگران غربی و منطقه ای تنها اندکی پس از لشکرکشی ایالات متحده به خاورمیانه از شکل گیری "هلالی شیعی" و "محوری ایرانی" در منطقه خبر می دادند شاید بسیار اندک بودند تحلیلگرانی که برای این محور نقشی بیش از نقش یک کشور با قدرت محدود منطقه ای قائل باشند. اما چندی بعد و با سرکارآمدن جریانات اسلام گرا و مدافع اندیشه استقامت در عراق و فلسطین وهمچنین پیروزی لبنان در جنگ 33 روزه و نیز عقب نشینی غرب در محدود کردن فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی، نقش یک محور کلیدی با مرکزیت اندیشۀ استقامت واستکبارستیزی و نگاه انقلابی متشکل از ایران، سوریه، دولت های نوپای عراق و حماس و حزب الله لبنان بیش از همه نقش آفرینان در منطقه خاورمیانه اهمیت یافت.

 

این اهمیت تا بدانجاست که اینک و در ماههای پایانی حاکمیت صهیونیست های- مسیحی در ایالات متحده امریکا این محور کلیدی در مرکز برنامه و تصمیم گیری های دولت بوش قرار گرفته به نحوی که لابی قدرتمند صهیونیستی در این کشور در پی آن است تا با بوجود آوردن شرایطی جدید در منطقه موقعیت ایران را در خاور میانه متزلزل کرده و سپس شرایط را برای حمله دولت بوش  به جمهوری اسلامی فراهم کند.

 

البته هدف از این حمله فرضی که محافل صهیونیستی از "اکتبر داغ " به عنوان زمان اجرای آن خبر می دهند برهم زدن موازنه قدرت در خاورمیانه آنهم به نفع رژیم صهیونیستی است . چرا که در با پایان یافتن عمر دولت بوش در اوایل پاییز سال جاری حتی تندروترین رئیس جمهور از میان نامزدهای کنونی یعنی "مک کین" هم به گفته خود حاضر به حمله به ایران نخواهد بود. با این رویکرد آنچه به نظر می رسد در ماه های پایانی دولت بوش در منطقه روی دهد، بر محور ایران و به نوعی با هدف متزلزل کردن نقش منطقه ای آن در تحولات خاورمیانه خواهد بود.

 

ابعاد داخلی

 

در بعد داخلی شاید بتوان دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی از طریق ایجاد ناامنی و انتصاب آن به اقوام و پیروان مذاهب گوناگون را یکی از جدی ترین برنامه ها برشمرد. طرحی که نمونه ای از آن را در انفجار حسینیه سیدالشهدا (علیه السلام) در شیراز و سپس انتصاب آن به یک گروه مجعول اهل سنت شاهد بودیم. و حال آنکه با دستگیری شبکه مرتبط با این انفجار پرده از شبکه ای از ناامنی ها در اماکن پر جمعیت کشور توسط این گروه برداشته شد؛ که به اذعان وزیر اطلاعات تحت هدایت و آموزش مستقیم سرویس های امنیتی ایالات متحده و انگلیس در حال اتفاق بود.

 

شاید بتوان مرحله دیگری از فعالیت در داخل ایران را معطوف به عملیات روانی و تحریک افکار عمومی با تکیه بر مسائلی چون حقوق بشر، حقوق صنفی، موضوعات اقتصادی و فشار بر دولت در این موضوعات و ناکارآمد جلوه دادن آن دانست و البته در این میان نقش رسانه های زنجیره ای دوستداران غرب در ایران و همراهی  دوستان ناآگاه و در مواردی آگاه! با این جریان را نمی توان نادیده گرفت.

 

 

عراق

 

اما در ابعاد منطقه ای، یکی از اصلی ترین برنامه ها، خدشه دار کردن نقش کلیدی ایران در موضوع عراق است؛

 

درگیری های اخیر دو جریان شیعی صدر و مالکی در عراق و همکاری امریکا با یکی از طرف های درگیر در این درگیری ها  که در نهایت با ادعای اتهاماتی علیه ایران از جانب آمریکا همراه بود را می توان در همین راستا قلمداد کرد. چرا که از طرفی علی رغم همکاری نزدیک دولت مالکی با جمهوری اسلامی، سکوت این دولت در قبال کشتار ماههای اخیر شهرک صدر برای صدریون غیرقابل توجیه است و از طرفی اتهام حمایت نظامی ایران از جیش المهدی، طرفداران جریان مالکی را به واکنش واداشته است.

 

اما ناگفته پیداست که در صورت جدی شدن اختلافات وتنش ها، این درگیری ها می تواند منجر به فرسایش و از بین رفتم هر دو جریان شیعی صدر و مالکی که از اصلی ترین پایه های شکل گیری دولت فعلی عراق بشمار می روند گردد و طبیعی است که در این میان راه برای بر سر کار آمدن دولت هماهنگ با سیاست های ایالات متحده هموار خواهد بود. در این میان ایالات متحده از هر ابزاری برای بر هم زدن معادله قدرت در عراق استفاه کرده و می کند: رسانه های جمعی، تشویق کشورهای عربی برای افزایش سطح مناسبات با عراق، تشدید ناامنی واختلافات و ترغیب دولت عراق به امضای پیمان همکاری نظامی. اما آنچه اکنون در عراق در حال جریان است، حرکت دو جریان شیعی به سمت همگرایی آنهم به واسطه ایران و همچنین عدم همکاری کشورهای عربی با امریکا در این زمینه است که ظهور آن در نشست بی نتیجه کویت به نمایش در آمد. واکنش های منفی نسبت به پیمان نظامی عراق و امریکا نیز بسیار قابل توجه بوده و حاکی از عدم امکان حذف و یا نادیده گرفتن ایران و نقش آن در عراق است.

 

سوریه، فلسطین، لبنان

 

در سوی دیگر می توان یکی از اصلی ترین اهداف ایالات متحده و لابی صهیونیستی در ماه های آینده را معطوف به سوریه به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه دانست. چنانکه از جهتی با اعمال فشار به دولت نوپا و مقاوم حماس در فلسطین بواسطه حمله به نوار غزه، محاصره و تحت فشار قرار دادن این دولت به عنوان دولت مورد حمایت سوریه و ایران، دولت سوریه را از این جهت با  فشار جدی نموده  و از طرف دیگر با طراحی مجموعه ای پیچیده از طرح های بین المللی و داخلی و یاری گرفتن از دولت های عربی و گروه های داخلی، با برهم زدن معادلات لبنان به سود جریان غرب گرا و تحلیل قوای حزب الله به عنوان اصلی ترین گروه مورد حمایت سوریه و ایران در لبنان، در نهایت از میزان تأثیرگذاری این کشور در لبنان بکاهد، چنانکه ترور رفیق حریرری را نیز می توان در همین راستا تحلیل کرد، و با وجود فشارهای همه جانبه در فلسطین و لبنان و دادگاه بین المللی رفیق حریری بر سوریه، اینک ابزارتهدید، حمله و حتی پیشنهاد مذاکره، صلح و بازپس دادن جولان از سوی اسرائیل اهرم جدیدی است، تا بواسطه آنها سوریه به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر شکل دهنده محور مقاومت در خاورمیانه از ایفای این نقش کناره گیری کرده و موقعیت ایران را در منطقه متزلزل کند.

 

اما تحولات روزهای اخیر در لبنان ورق را به گونه ای دیگر برگرداند به گونه ای که باعث تقویت بیش از پیش این محور گردید.

 

کشورهای عربی در منطقه خاورمیانه

 

سایر کشورهای عربی در منطقه خاورمیانه نیز می توانند در طرح کلی ایالات متحده نقشی جدی بازی کنند. دامن زدن به اختلافات مذهبی با صدور فتاوای جنجالی و پررنگ کردن بحث شیعی- سنی، طرح دعاوی عربی- عجمی و طرح ماجراهای کهنه ای همچون جزایر سه گانه و نام خلیج فارس، دخالت در موضوعات منطقه ای همچون موضوع لبنان به نفع جریان غرب گرا و موضع گیری های اخیر مسئولان افراطی عربستان خطوطی است که در این ماه ها از جانب کشورهای عربی پیگری شده است و در همین چارچوب قابل تحلیل می باشد.

 

سازو کارهای بین المللی

 

اما اهرم دیگر برای فشار به جمهوری اسلامی را می توان اهرم قطعنامه، تحریم  و سازو کارهای بین المللی دانست که بیشتر معطوف به پروژه هسته ای ایران است.

 

اقدام اخیر 6+5 برای افزایش تحریم ها و امضای فرمان تحریم ها توسط پوتین درآخرین روزهای ریاست جمهوری او نیز در این چارچوب حائز اهمیت است.

 

به هر روی آنچه قابل توجه است نقش کلیدی جمهوری اسلامی ایران در تحولات و معادلات ماه های آینده منطقه است که در صورت در پیش گرفتن سیاستی مبتنی بر دیپلماسی استقامت، حکمت و مصلحت و همچنین یاری گرفتن از پشتوانه حمایت مردمی دولت می تواند کشورمان را به اصلی ترین قدرت منطقه، خاورمیانه تبدیل کند.

 

شرایطی که قدرت های جهانی را به  جلوگیری از گسترش حوزه نفوذ ایران در منطقه به هر قیمتی حتی اعطای برخی امتبازات به ایران وا خواهد داشت.