عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

کلید تدبیر، برنامه هسته ای را قفل کرد؛ با آن درهای منطقه را به روی ایران قفل نکنید!


به همین جهت مناسب است که معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور و سفیر ناکام ایران در سازمان ملل به جای نظریه پردازی در مسائل منطقه‌ای به بازنگری در آراء خود بپردازد زیرا که در غیر این صورت ممکن است ذلتی که از کدخدا‌ستایی نصیب خودش شده را به عرصه‌های کلان‌تری چون مسائل منطقه‌ای هم تعمیم دهد.
گروه بین‌الملل-رجانیوز: اقدام خصمانه رژیم آل خلیفه مبنی بر سلب تابعیت از آیت الله عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین، واکنش‌های بسیاری را به دنبال داشته است.
 
به گزارش رجانیوز حزب‌الله و مجلس اعلای لبنان، نوری‌المالکی و جریان العمل بحرین در بیانیه‌های جداگانه به این اقدام اعتراض کردند و 252 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ایران نیز سلب تابعیت از آیت‌الله عیسی قاسم را محکوم کردند.
 
اما به یقین می‌توان بیانیه بی‌سابقه حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران را دقیق‌ترین و قاطعانه‌ترین واکنش به این اقدام رژیم آل خلیفه دانست. در بخشی از این بیانیه که رسانه‌های خارجی آن‌را نادر توصیف کرده‌اند آمده است: «یقینا آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت.»
 
انتشار این بیانیه بازتاب فراوانی در رسانه‌های بین‌المللی داشت و  از بی‌بی‌سی فارسی گرفته تا گاردین و رویترز و شبکه خبری دویچه وله در گزارش‌هایی جداگانه به این نامه پرداختند که خود حکایت از اهمیت دوچندان آن دارد.
 
اما در این بین حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در توییتر خود پیامی تعجب برانگیز و ناشیانه‌ای را منتشر کرد که به جای حمایت از رویکرد سردار سلیمانی به طور غیر مستقیم به انتقاد از سردار مقاومت پرداخته است. 
 
ابوطالبی در بخشی از پیام خود واکنش قاطع به تحولات بحرین را به نفع کشور حامی داعش خواند و نوشت: آگاه باشیم که خشونت‌پروری صرفاً به نفع کشور حامی داعش است. باید آگاه بود مارپیچ بحران آفرینی برای نا‌امن‌سازی منطقه و تخریب روابط و حضور قدرت ها در حال نقش آفرینی است باید آن را با درایت دفع کرد نه با خشونت.
 
نگته جالب توجه اینجاست که ابوطالبی پا را فراتر از این گذاشت و مدعی شد حتی خود آیت الله عیسی قاسم نیز مخالف این رویکرد است.
 
معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در این باره می‌نویسد: نقطه قوت مردم آن کشور و عامل پیروزی آن، حرکت مسالمت آمیز مدنی است. نه شیخ عیسی تنش را می پسندد نه مردم خشونت را.
 
درهمین باره چند نکته را باید به آقای ابوطالبی و  دیگر هم‌کیشان  وی یادآور شد؛
 
1- سابقه ورود دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم به مسائل منطقه‌ای تداعی‌کننده وضعیتی سراسر ضعف و ناکارآمدی است. دیپلماسی مبتنی بر تنش‌زدایی دولت یازدهم آن‌قدر نسبت به وضعیت شیخ نمر رهبر شیعیان عربستان بی‌تفاوت بود که در نهایت رژیم آل‌سعود این روحانی برجسته را به شهادت رساند؛ بدتر آن‌که این ناکارآمدی و انفعال حتی بعد از شهادت مظلومانه شیخ نمر نیز  ادامه پیدا کرد تا جایی که دولت قادر به کنترل احساسات مردم نشد و تظاهر کنندگان به سفارت عربستان در تهران و مشهد حمله کردند. این درحالی است که وزارت امورخارجه در اولین فرصت به حملات تروریستی پاریس واکنش نشان داده بود که به خودی خود پراهمیت بودن این مسئله را نزد دیپلمات‌های دولت تدبیر مشخص می‌سازد.
 
لذا بهتر است حمید ابوطالبی و سایر دولت‌مردان سعی نکنند تدبیر به کار رفته خود! در قضایای مشابه منطقه‌ای را در مسئله بحرین مجدداً خرج کنند و به بیشتر به حوزه‌هایی ورود پیدا کنند که دانش و تدبیر لازم را برای نظریه‌پردازی و اقدام در آن داشته  باشند.
 
2- تلاش چند ساله دولت یازدهم برای حل مسئله هسته‌ای به امضای برجام انجامید که امروزه با گذشت یک سال از اجرای آن و باوجود تعلیق غنی‌سازی بیست درصد، بتن‌ریزی در محفظه‌های راکتور اراک، کاهش سانترفیوژها به پنج هزار عدد و تبدیل فردو به یک مرکز آموزشی و تحقیقاتی نه‌تنها  بسیاری از تحریم‌ها همچنان پابرجا مانده است بلکه روز به روز اقدمات ضدایرانی آمریکا رو به افزایش است به طوری که برخی از مقامات دولتی چون ولی‌الله سیف نیز اعتراف کرده‌اند که ثمرات اقتصادی برجام تقریباً هیچ  بوده است.
 
لذا زمانی که برجام یک با شکست کامل مواجه شده است ورود به مسائل منطقه‌ای و کلیدزدن برجام دو توسط حمید ابوطالبی آن هم به قیمت تضعیف حاج قاسم سلیمانی اسطوره مقاومت اسلامی اقدامی نابخردانه و ناشیانه محسوب می‌شود.
 
به همین جهت مناسب است معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور و سفیر ناکام ایران در سازمان ملل به جای نظریه‌پردازی در مسائل منطقه‌ای به بازنگری در آراء خود بپردازد زیرا در غیر این صورت ممکن است ذلتی که از کدخدا‌ستایی نصیب خودش شده را به عرصه‌های کلان‌تری چون مسائل منطقه‌ای هم تعمیم دهد.